+ نوشته شده در یکشنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 5:10 PM توسط مسیحا
من که نباشم دنیا یک من کم دارد تو که نباشی من یک دنیا کم دارم دلم تنگ است برای روزهایی که هیچکس مرا نمی شناخت روزهایی که همه دوستم داشتند! واین روزها انگار وقتی می شناسنت بغض هاشان بیشتر میشود! (سیـد عــلی ضیاء) --------------------------------------------------------------- مـــــــــن بــی تـــــــــــــو در غـــــــــریب تـــرین شهــر عالـمم
بی مــن تـــــــــــــو در کجـای جهــــــــانـی که نیســـتـــی...؟! --------------------------------------------------------------
شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید مگر مساحت رنج مرا حساب کنید
محیط تنگ دلم را شکسته رسم کنید خـطـوط منـحنی خـنده را خــراب کـنید
طنیــن نام مـرا موریانه خواهـد خورد مرا به نام دگر غیر از این خطاب کنید
دگر به منطق منسوخ مرگ می خندم مگـر به شیوه ی دیگر مرا مجاب کنیــد
در انجماد سکون، پیش از آنکه سنگ شوم مـــرا بـه هـرم نفســـهای عشـــق آب کنــید
مگر سماجت پولادی سکـوت مـرا درون کوره ی فریاد خود مذاب کنید
بلاغت غم من انتشار خواهد یافت اگر که متن سـکوت مرا کتاب کنـید